بازی جدید Gris با نام Neva هفته گذشته منتشر شد. آیا استودیو Nomada این بار با Neva می تواند به موفقیت عنوان Gris دست پیدا کند؟ برای پاسخ به این سوال، بررسی ما را دنبال کنید.
استودیوی اسپانیایی Nomada که با عنوان موفق Gris شناخته می شود، بار دیگر با نوا تلاش کرده تا اثری با گیم پلی و داستان منحصر به فرد و مینیمالیستی خلق کند. البته این بدان معنا نیست که نوا به طور کامل از عناصر Gris پیروی می کند. اگرچه عناصر مشابهی وجود دارد، اما اگر به نوا می روید و انتظار تجربه ای کاملا مشابه با گریس را دارید، بدانید که ناامید خواهید شد. Neva گیمپلی خود را جدیتر میگیرد و پازلهای دشوارتری نسبت به Gris دارد. علاوه بر این، داستان به دلیل تعداد تعاملات بیشتر، سوالات کمتری را برای بازیکن باقی می گذارد.
داستان بازی نوا در مورد دختر جوانی به نام آلبا و گرگی افسانه ای به نام نوا می باشد. پس از اتفاق غم انگیزی که در شروع بازی تجربه می کنند، این دو باید در یک جنگل در حال سقوط در فصول مختلف حرکت کنند. دنیای بازی Neva مورد هجوم یک نیروی تاریک قرار می گیرد و تنها امید این دنیا نوا و گرگ های دیگری مانند او است. نوا سبزه را فرا می خواند و با نزدیک شدن و فریاد زدن در کنار موجودات تاریکی، تاریکی را شکست می دهد.
سفر آلبا و نوا در تابستان آغاز می شود، هر فصل فصلی از بازی است و در شروع هر فصل شاهد پیشرفت داستان هستیم. گرگ شایان ستایش در داستان جوان است و در ابتدا نیاز به مراقبت دارد، اما با هر فصل قوی تر و مستقل تر می شود. این قدرت روی گیم پلی نیز تاثیر می گذارد که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد. رابطه بین آلبا و نوا محوری ترین موضوع داستان است، هر دو بازی را “از دست دادن چیزی” آغاز می کنند و با بزرگ شدن نوا در کنار آلبا، یک رابطه زیبای مادر و فرزندی بین آنها شکل می گیرد.
داستان Neva از مضامین انتزاعی کمتری نسبت به Gris استفاده می کند و بازی خود را با نمایش دقیق تری از احساسات در طول فصل توضیح می دهد و با وجود تنها یک کلمه دیالوگ، تاریخچه شخصیت ها فضای زیادی ندارد. البته این بدان معنا نیست که سازندگان در داستان سرایی بی توجه نیستند. همانطور که گفتیم، نقطه مرکزی داستان نوا، توصیف رابطه مادر و فرزند است و چنین داستانی نیاز به توضیحات عمیق تری دارد.
سایر قسمت های نوا مانند گیم پلی، طراحی صحنه و به خصوص گرافیک بصری در خدمت داستان هستند. گیم پلی بازی از سه قسمت پلتفرمینگ، پازل و مبارزه تشکیل شده است که استودیو Nomada این بار بیشتر روی این جنبه ها تمرکز کرده است. با هر فصل و فصل، مکانیک ها و توانایی های جدیدی به بازیکن داده می شود و بازی عجله ای برای معرفی آنها ندارد. همانطور که نوا رشد می کند، نقش بزرگ تری در مبارزه ایفا می کند و سازندگان با استفاده از این بخش از داستان، مکانیک های جدیدی را معرفی می کنند. یا مثلاً پلتفرم بازی با تغییر فصل و معرفی تعاملات محیطی جدید بهبود می یابد. در پاییز روی دیوارها شاهد گل های سفید رنگی هستیم که آلبا می تواند از آن ها بالا برود یا در زمستان ستون ها با تخریب موقتشان نقش مهمی در پازل ها و پلتفرم بازی بازی می کنند. همه این موارد در کنار طراحی بصری فوق العاده و موسیقی مناسب، هر فصل را منحصر به فرد و جذاب می کرد. علاوه بر این، سطح بالای جزئیات محیط و تعاملات جالب Neva و Alba با آن، اهمیت پسزمینه و طبیعت نمایش داده شده را افزایش میدهد.
پازل های نوا به لطف اصل دنبال کردن داستان نه پیچیده هستند و نه طولانی. این میتواند در برخی از بازیها یک نقطه ضعف بزرگ باشد، اما Neva نمیخواهد شما را در یک مکان روی نقشه قفل کند، و این تصمیم درستی است که بر اساس ماهیت بازی، توسعهدهندگان هدف خود را هنگام طراحی پازلها، یعنی این پازلها، میدانستند یک مهلت کوتاه برای بازیکن و داستان هستند و اگر پیچیده بودند فقط به کسالت منجر می شوند. با این حال، برخی از پازلها، طولانیتر یا بیشتر بودن، مخصوصاً در فصل پاییز، میتوانستند بهتر به گیمپلی کمک کنند، زیرا گاهی اوقات صحنههای پیادهروی کمی بیش از حد طولانی هستند. این مشکل در پاییز بسیار بیشتر احساس می شود، گویی سازندگان انتظار داشتند که بازیکن از پیاده روی های طولانی لذت ببرد و به پس زمینه نگاه کند، و این تا حدی درست است، اما پیاده روی می تواند آزاردهنده باشد، به خصوص در فصل دوم.
یکی دیگر از مشکلات بازی Neva کلکسیون هاست. گاهی اوقات در طول مسیر با معماهای پیچیده تری نسبت به پازل های اصلی مواجه می شوید که در نهایت به یک آیتم گلدار ختم می شود. این کلکسیون ها فقط برای این است که سازندگان بگویند بازی دارای فعالیت جانبی است. آنها میتوانستند با ارائه یک بهبود جزئی در هنگام جمعآوری کلکسیونها، مانند سلامت بیشتر، بازیکنان را تشویق به انجام این کار کنند.
صحبت کردن در مورد پازل ها می تواند در مبارزات بازی نیز صدق کند. نبرد نوا بر اساس حمله و پرواز است. بازیکن 3 جان دارد که با هر ضربه دشمن یا نزدیک شدن بیش از حد یکی از آنها از بین می رود. برای به دست آوردن سلامتی، یا باید به صورت متوالی به دشمن ضربه بزنید یا به مناطق استراحت برگردید. باس فایت های بازی نیز به فرار از ضربات مرگبار دشمنان و انتظار برای فرصت مناسب خلاصه می شود. در پاییز و در فصل 2، نوا در نبرد به شما ملحق می شود و بازیکن می تواند انتخاب کند که نوا جدا از آلبا بجنگد یا به او بپیوندد تا ضربه سنگین تری به دشمنان وارد کند.
نوا
استودیوی Nomada با ارائه هر چیزی که باعث محبوبیت عناوین قبلی این استودیو شده و تمرکز بیشتر روی گیم پلی بازی، توانسته یک بار دیگر اثری جذاب خلق کند. سازندگان به وضوح اهداف خود را در طول توسعه درک کرده و با ارائه یک تجربه به یاد ماندنی و منحصر به فرد آن را دنبال کردند. Neva در تمام قسمت هایش عنوانی بسیار ساده است و همین سادگی آن را زیبا کرده است. Neva Experience یک پیشنهاد واضح برای علاقه مندان به بازی های پلتفرم است.
نکات مثبت:
- داستانی ساده اما جذاب که رابطه مادر و فرزند را به وضوح نشان می دهد
- گیم پلی، مبارزات و معماها مفید هستند و به خوبی با داستان مطابقت دارند
- طراحی بصری عالی و معرفی آرام مکانیک در فصول مختلف، هر فصل را منحصر به فرد می کند.
- مکانیک های بازی در عین سادگی سرگرم کننده هستند و پیشرفت و تغییرات مناسبی که دریافت می کنند از تکراری شدن آنها جلوگیری می کند.
نکات منفی:
- کلکسیون ها و فعالیت های جانبی با وجود یک سفر سرگرم کننده بی معنی و بیهوده هستند.
- برخی از قسمت های پیاده روی به خصوص در فصل دوم کمی طولانی و خسته کننده می شود
9
این بازی بر روی PC تست و تست شده است