- 1 ۱۵. Far Cry 6 – شورش علیه ظلم و استبداد
- 2 ۱۴. Horizon Forbidden West دنبالهای بینظیر
- 3 ۱۲. Assassin’s Creed Valhalla – یک ماجراجویی تمام عیار وایکینگی
- 4 ۱۱. Hogwarts Legacy – تجربهای همه جانبه در دنیای جادویی هری پاتر
- 5 ۸. Marvel’s Spider-Man 2 – ماجرای قهرمانان محبوب نیویورک
- 6 ۷. Dragon’s Dogma 2 – آزادی بیپایان در یک دنیای فانتزی بینظیر
- 7 ۶. Ghost of Tsushima – حماسهای سامورایی
- 8 ۵. Final Fantasy 7 Rebirth – یک JRPG کلاسیک و حماسهای جهان باز
- 9 ۴. Cyberpunk 2077 – نقشآفرینی علمیتخیلی با دنیایی مدرن و خیرهکننده
- 10 ۳. The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom – گسترش خلاقیت در دنیای هایرول
- 11 ۲. Kingdom Come: Deliverance 2 – غرق در دل قرون وسطی
- 12 ۱. Elden Ring – یک شاهکار تمام عیار
عناوین جهان باز که شاید چند صد ساعت شما را سرگرم کنند، دیگر یکی از بخشهای جداناپذیر صنعت گیم هستند. در پنج سال گذشته شاهد انتشار برخی از بهترین آثار جهان باز بودهایم. البته شاید این دسته از آثار برای همه مناسب نباشند، چه به دلیل زمانبر بودن و یا به خاطر سلیقه شخصی اما معمولاً تجربهای را ارائه میدهند که در ژانرهای دیگر به سختی یافت میشود.

وقتی بازیهای جهان باز به درستی طراحی شوند، میتوانند جزو لذت بخشترین و ارزشمندترین تجربیات در دنیای گیمینگ باشند. اگر یک بازی جهان باز بتواند داستانی غنی و جذاب را با یک گیمپلی پویا و درگیرکننده ترکیب کند، بازیکنان در آن دنیا غرق خواهند شد و حتی تمایل بیشتری به گذراندن وقت در آن خواهند داشت. دههی ۲۰۲۰ تاکنون دوران بسیار خوبی برای بازیهای ویدیویی بوده و عناوین جهان باز منتشر شده در این بازه مانند The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom و Ghost of Tsushima فوقالعاده ظاهر شدند.
در این مقاله قصد داریم ۱۵ بازی جهان باز دهه ۲۰۲۰ را رتبهبندی کنیم؛ با ما همراه باشید.
۱۵. Far Cry 6 – شورش علیه ظلم و استبداد

Far Cry 6 با آوردن چهرهی شناختهشدهای چون جانکارلو اسپوزیتو (Giancarlo Esposito) در نقش آنتاگونیست اصلی، یک داستان سیاسی و خشن را در جزیرهی خیالی یارا روایت میکند. این بازی با ارائه جهانی وسیع و پر از تنوع محیطی، از جنگلهای انبوه گرفته تا شهرهای شلوغ، تلاش میکند تا بازیکنان را درگیر دنیایی کند که پر از آشوب، مبارزات چریکی و اکتشاف است.
گرچه برخی از عناصر Far Cry 6 برای طرفداران کهنهکار سری بیش از حد آشنا به نظر میرسند، اما اضافه شدن مواردی مثل تجهیزات قابل شخصیسازی و سلاحهای عجیب و خلاقانه، تجربهای سرگرمکننده و اکشن محور را فراهم میکند. هر چند Far Cry 6 از نظر نوآوری غنی نیست، اما هنوز هم یکی از انتخابهای قابل اتکا برای علاقهمندان به بازیهای جهان باز پر زرق و برق و خشن به شمار میرود.
۱۴. Horizon Forbidden West دنبالهای بینظیر

فراتر از نسخهای صرفاً بزرگتر و بهتر از قبلی، Horizon Forbidden West داستانی جذاب را ادامه میدهد و ارتقاهای چشمگیری در گیمپلی ارائه میدهد. بازیکنان میتوانند در نسخهای پساآخرالزمانی و همزمان پیشرفته از غرب ایالات متحده به کاوش بپردازند و با ماشینهای مرگبار و تهدیداتی فرازمینی مقابله کنند.
در حالیکه Aloy و دیگر شخصیتهای بازی را دوست داریم، ستارهی واقعی مجموعهی Horizon رباتها هستند. هیچ چیز به اندازه نابود کردن Thunderjaw با ترکیبی از سلاحهای ابتدایی و پیشرفته رضایتبخش نیست. برخی عناصر مانند اردوگاههای راهزنان و آیتمهای مختلف ممکن است تکراری شوند، اما چرخهی اصلی گیمپلی همواره سرگرمکننده باقی میماند. Horizon Forbidden West شاید دنبالهای کامل نباشد، اما تجربهای هیجانانگیز در ژانر جهان باز است که هر گیمری باید آن را امتحان کند.
۱۳. Tchia – یک ماجراجویی آرامش بخش در جزایر گرمسیری

در میان بازیهای پر از خشونت و جدیت، Tchia با حس و حالی آرام و کودکانه مانند یک نسیم بهاری است. این بازی الهامگرفته از فرهنگ New Caledonia، دنیایی گرم و رنگارنگ را به تصویر میکشد. در این بازی شما میتوانید در مجمعالجزایر New Caledonia گشت و گذار کنید و تعاملات زیبا و سرگرم کنندهای با محیط، حیوانات و افراد مختلف داشته باشید. طراحی بصری چشم نواز و موسیقیهای محلی، تجربهای بسیار زیبا و منحصر به فرد خلق میکنند.
Tchia نه به دنبال اکشن است و نه تلاش میکند جهانی پر از پیچیدگی داشته باشد. این بازی یک دعوتنامه است به آرامش، بازیگوشی و اکتشاف در سرزمینی بکر که همزمان ریشه در یک فرهنگ بومی غنی و تخیل کودکانه دارد. اگر به دنبال یک بازی جهانباز متفاوت و دلنشین هستید، Tchia بهترین انتخاب است.
۱۲. Assassin’s Creed Valhalla – یک ماجراجویی تمام عیار وایکینگی

بازیهای کمی هستند که حس هیجانانگیز زندگی در نقش یک وایکینگ را در دنیایی باز و گسترده به این شکل به تصویر کشیده باشند. Assassin’s Creed Valhalla آنقدر پرمحتواست که بسیاری از بازیکنان نمیدانستند با این حجم از محتوا چه کنند و حتی بعضیها به خاطر آن دچار خستگی شدند.
Assassin’s Creed Valhalla نهتنها از حیث مالی موفقترین عنوان کل مجموعه است، بلکه خشنترین و واقعگرایانهترین سیستم مبارزات سری را نیز در خود دارد. شرکت Ubisoft همواره در بازیابی وفادارانه و دقیق وقایع تاریخی عملکرد درخشانی داشته و در بازنمایی حمله وایکینگها به انگلستان فراتر از انتظار ظاهر شده است. نسخه پایه بازی خود به تنهایی بسیار بزرگ و پر محتواست، اما چندین بسته الحاقی داستانی نیز دارد که تجربهی بازی را هر چه بیشتر گسترش میدهند.
۱۱. Hogwarts Legacy – تجربهای همه جانبه در دنیای جادویی هری پاتر

Hogwarts Legacy رویای هر طرفدار هری پاتر است. این بازی داستانی سرگرمکننده و هماهنگ با جهان مجموعه را روایت میکند و توانایی اجرای انواع طلسمها از جمله سه نفرین نابخشودنی را به شما میدهد. علاوه بر این، بازی مملو از اشارات و ایستراگهایی است که هر طرفدار مجموعه از آنها لذت خواهد برد.
دلیل اصلی برای تجربه این بازی، غوطهوری کامل و دنیاسازی بینظیر آن است. مدرسهی هاگوارتز و دهکدهی اطراف آن، یعنی Hogsmeade، با دقتی خارقالعاده بازسازی شدهاند. این بازی تقریباً بهطور کامل جوهرهی آنچه فیلمها و کتابهای اصلی را خاص میکردند، انتقال میدهد.
۱۰. Forza Horizon 5 – جشنوارهی سرعت و آزادی

Forza Horizon 5 نه تنها یکی از بهترین بازیهای ریسینگ نسل خود است، بلکه به عنوان یک تجربه جهان باز، عملکردی درخشان دارد. دنیای بزرگ و رنگارنگ مکزیک در این نسخه بهطرز چشمگیری پویا و زنده طراحی شده و فعالیتهای متنوع آن فراتر از انتظارات بازیکنان پیش رفته است؛ از مسابقات خیابانی گرفته تا چالشهای آفرود و رویدادهای فصلی، هر گوشهی نقشه چیزی برای اکتشاف و لذت دارد.
گرافیک خارقالعاده، طراحی صدای دقیق و تنوع بینظیر خودروها، Forza Horizon 5 را به نمایندهای قدرتمند از تجربه رانندگی آزادانه در دنیایی شگفتانگیز تبدیل کرده است. حتی کسانی که علاقهمند به بازیهای ریسینگ نیستند، ممکن است مجذوب حس آزادی و جذابیت اکتشاف در این دنیای زیبا شوند.
۹. Starfield – کاوش در فضای بیکران

پس از سالها انتظار، Starfield سرانجام در سال ۲۰۲۳ توسط بتسدا منتشر شد و نخستین آیپی جدید این استودیو طی بیش از دو دهه محسوب میشود. این بازی که در فضای بیکران کهکشان جریان دارد، دنیایی وسیع، پر جزئیات و غنی از منظومهها را ارائه میدهد که بازیکنان میتوانند آزادانه آنها را کاوش کنند. آزادی بالا در شخصیسازی کاراکتر اصلی، سفینه و مسیر روایی، باعث شده Starfield به اثری غوطهورکننده تبدیل شود که تجربهای بیمانند در میان بازیهای علمی تخیلی جهان باز فراهم میآورد.
هر چند بازی با بازخوردهای منفی در زمینه روایت و طراحی مأموریتهای فرعی روبرو شد، اما سیستمهای اصلی آن از جمله سفینهسازی، تعاملات، دیالوگها و کاوش فضایی، تحسین بسیاری از طرفداران سبک نقش آفرینی را برانگیخت.
۸. Marvel’s Spider-Man 2 – ماجرای قهرمانان محبوب نیویورک

پس از موفقیت Marvel’s Spider-Man و Marvel’s Spider-Man: Miles Morales حالا نوبت Marvel’s Spider-Man 2 بود که خودی نشان دهد. این بازی، داستانی شدیدا احساسی را روایت میکند که بازآفرینی قدرتمندی از ماجرای ونوم است و هر دو شخصیت پیتر پارکر و مایلز مورالس را در نقش قهرمانان اصلی به تصویر میکشد. همه چیزهایی که نسخهی اول را خاص کرده بود، در این قسمت به کلی گسترش یافتهاند.
مهمترین بخش در هر بازی مرد عنکبوتی این است که بازیکن حس کند واقعاً در نقش این قهرمان است و Marvel’s Spider-Man 2 در این زمینه عالی عمل میکند. تاب خوردن در آسمان نیویورک هرگز تا این حد روان و طبیعی نبوده است. هرچند مبارزات گاهی تکراری به نظر میرسند، اما همچنان بسیار سرگرمکننده و بخشی اساسی از هستهی گیمپلی هستند. این عنوان، تجربهی نهایی مرد عنکبوتی بوده و پر از لحظات نوستالژیک است که هر طرفداری را شیفتهی خود میکند.
۷. Dragon’s Dogma 2 – آزادی بیپایان در یک دنیای فانتزی بینظیر

نسخه اول Dragon’s Dogma در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و اگرچه طرفداران مدت زیادی برای دنبالهاش منتظر ماندند، اما این انتظار ارزشش را داشت. Dragon’s Dogma 2 در دنیایی جذاب و گسترده جریان دارد که چهار برابر بزرگتر از نسخهی اول و سرشار از محتوای گوناگون است. اگرچه بازی خط داستانی مشخصی دارد، اما لذت اصلی در گشت و گذار و کشف دنیای غنی این بازی بهدست میآید.
Dragon’s Dogma 2 آزادی بینظیری را به بازیکن میدهد؛ چه در انجام مأموریتها، چه در مبارزات، بازیکن میتواند رویکرد خود را داشته باشد. بهعنوان یک نقشآفرینی جهانباز با قابلیت ساخت شخصیت، Dragon’s Dogma 2 به بازیکنان اجازه میدهد که همراه هم داشته باشند و حتی میتوانند آنها را به دیگر بازیکنان نیز اهدا کنند. در مجموع، بازی به خوبی حال و هوای فانتزی را القا کرده و تجربهای چالشبرانگیز و متفاوت ارائه میدهد.
۶. Ghost of Tsushima – حماسهای سامورایی

بدون شک Ghost of Tsushima یکی از زیباترین بازیهای ساختهشده تا به امروز است، اثری که بازیکنان را به ژاپن فئودال میبرد و آنان را به مرگبارترین نینجای دنیای گیم تبدیل میکند. دنیای باز گستردهی این عنوان مملو از فعالیتهای گوناگون است و مبارزات نیز بسیار روان طراحی شدهاند. شاید سیستم نبرد بازی چالشبرانگیز باشد، اما وقتی به آن مسلط شوید، حس رضایت بالایی خواهید داشت.
با اینکه بازی از نظر بصری خیرهکننده به نظر میررسد، اما بزرگترین نقطه قوت آن داستانش است. بازیکنان در نقش Jin Sakai ظاهر میشوند؛ ساموراییای که وظیفه دارد جزیرهاش را از دست ارتش مغول نجات دهد. با پیشرفت در داستان، دیدگاههای جین دربارهی شرافت و اخلاق تغییر میکند و او مجبور میشود برای دفاع از Tsushima به هر چیزی متوسل شود. این یکی از آن بازیهایی است که هر گیمری باید حداقل یکبار آن را تجربه کند و اکنون بهترین زمان است، چرا که دنبالهی آن با عنوان Ghost of Yotei قرار است بهزودی منتشر شود.
۵. Final Fantasy 7 Rebirth – یک JRPG کلاسیک و حماسهای جهان باز

Final Fantasy 7 Rebirth، دومین قسمت از سهگانه ریمیک Final Fantasy 7 در قالب یک نقش آفرینی جهان باز عظیم و فوقالعاده است. درحالی که نسخهی اصلی در حدود ۳۶ ساعت قابل اتمام بود، داستان اصلی Rebirth حدود ۴۷ ساعت طول میکشد و برای تجربهی کامل آن بیش از ۱۶۷ ساعت زمان نیاز دارید. Final Fantasy 7 Rebirth مینیگیمهای زیادی دارد و در قلب خود، دومین بخش عالی از یکی از جاهطلبانهترین بازسازیهای تاریخ صنعت گیم است.
۴. Cyberpunk 2077 – نقشآفرینی علمیتخیلی با دنیایی مدرن و خیرهکننده

Cyberpunk 2077 در Night City جریان دارد؛ شهری پادآرمان با طراحی جهان باز خیرهکننده که به واسطه رنگهای نئونی و شخصیتهای جذاب زنده شده است. این بازی یک شوتر اول شخص نقشآفرینی در تم علمی تخیلی با مبارزات جذاب است که تکنولوژیها و تواناییهای پیشرفته زیادی را در اختیار بازیکن قرار میدهد، مثل تیغههای مانتیس و حملات هکری. روایت چندشاخهای و سیستم شخصیسازی گسترده به بازیکن اجازه میدهند تا بازی را به سبک خود پیش ببرد و صدها ساعت تجربهای فراموش نشدنی داشته باشد.
با وجود آغاز فاجعهبار بازی، Cyberpunk 2077 در سالهای بعدی بازگشت قدرتمندی داشت و به نمونهای برجسته از یک نقشآفرینی اکشن در دنیای باز بدل شد.
۳. The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom – گسترش خلاقیت در دنیای هایرول

The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom شباهتهای زیادی با Breath of the Wild دارد، اما یک سری مکانیک کلیدی ساخت و ساز را شامل میشود که آن را فراتر از انتظارات میبرد.
Tears of the Kingdom به عنوان دنبالهی مستقیم The Legend of Zelda: Breath of the Wild، دنیای عظیم نسخهی قبل را با سه لایه مجزا گسترش میدهد: هایرول، جزایر آسمانی و اعماق زیرزمینی. در حالیکه ویژگیهای بسیاری در این بازی دوستداشتنی وجود دارند، گیمپلی همچنان نقطهی قوت اصلی آن محسوب میشود؛ بازیکنان میتوانند تقریباً هرکاری انجام دهند و این موضوع را مدیون سیستمهای فیزیک فوقالعاده بازی هستند.
۲. Kingdom Come: Deliverance 2 – غرق در دل قرون وسطی

دنبالهی بازی تحسینشدهی Kingdom Come: Deliverance، در سال ۲۰۲۵ منتشر شد و وفادارانه میراث نسخه نخست را ادامه داد. Kingdom Come: Deliverance 2 یک بازی نقش آفرینی تاریخی است، که تمرکز خود را بر واقعگرایی، سیستم مبارزات مبتنی بر مهارت و روایت عمیق حفظ میکند. بازیکنان بار دیگر در نقش هنری، فرزند آهنگر، در میانهی وقایع پرتنش قرون وسطایی بوهمی قرار میگیرند.
با ارتقای چشمگیر گرافیک، سیستمهای تعامل اجتماعی پیچیدهتر و نقشهای گستردهتر، نسخه دوم موفق شد تجربهای پختهتر و غنیتر ارائه دهد. Kingdom Come: Deliverance 2 به دور از فانتزیهای رایج در بازیهای جهان باز، اثری منحصر به فرد است که بر اساس تاریخ و واقعیتهای زندگی روزمره در قرون وسطی ساخته شده؛ چیزی که آن را در میان بازیهای جهان باز امروزی متمایز میسازد.
۱. Elden Ring – یک شاهکار تمام عیار

با وجود چالشبرانگیز بودن، Elden Ring در زمان عرضه جهان را تحت تأثیر قرار داد. این بازی به عنوان بزرگترین شاهکار استودیو FromSoftware مطرح میشود و دلیلش نیز کاملاً روشن است. سازندگان با استفاده از تمام آنچه از عناوین قبلی آموخته بودند، فراتر از تمام انتظارات ظاهر شدند و اثری ماندگار خلق کردند.
Elden Ring دنیایی وسیع و اسرارآمیز دارد که شما را به کشف دعوت میکند. فارغ از میزان دشواری، بازیکنان تشویق میشوند مسیر خود را بسازند و رازهای این دنیا را کشف کنند. Lands Between سرشار از غنیترین داستانها و شخصیتهای فرعی است، هر چند بیشتر آنها در لایههای پنهان قرار دارند. این بازی به دلایل متعددی جایزهی بهترین بازی سال ۲۰۲۲ را از آن خود کرد، اما بهترین راه درک دلیل آن، تجربهی Elden Ring است. DLC فوقالعاده جذاب این بازی با نام Shadow of the Erdtree هم در سال ۲۰۲۴ عرضه شد و حالا همه چشم ها به Elden Ring Nightreign دوخته شده که قرار است به زودی عرضه شود.